فرآیندهای حافظه یکی از بخشهای اصلی در فرآیند قضاوت و تصمیمگیری محسوب میشوند؛ بنابراین بهطور عمدهای بر فعالیت حسابداران و حسابرسان اثرگذار است. پژوهش حاضر درصدد دستیابی به دو هدف است. اولا به بررسی نقاط قوت و محدودیتهای مطالعات صورت پذیرفته پیشین پیرامون تأثیر حافظه بر قضاوتها و تصمیمگیریها در حوزه حسابداری و حسابرسی میپردازد. ثانیا، درصدد ارائه مدلی است که نقشهای حافظه را با عوامل مؤثر بروز سوگیریها و خطاها در فرآیندهای قضاوت و تصمیمگیری در هم آمیزد. این مدل چارچوبی سودمند برای آن دسته از پژوهشهای آتی حسابداری و حسابرسی محسوب میشود که بجای تنها در نظر گرفتن مغز بعنوان یک «جعبه سیاه» به دنبال کشف دلایل اصلی سوگیریهای شناختی و خطاها در فرآیند پردازش اطلاعات هستند و مباحث مربوط به حافظه را در تحقیقات حسابداری و حسابرسی میتوانند دنبال نمایند. این مطالعه میتواند شروع مناسبی برای در نظرگرفتن حافظه در تحقیقات این حوزه باشد.